كف در بسياري از فرايندهاي طبيعي و صنعتي و همچنين فرايندهاي روزمره ايجاد ميگردد. ايجاد كف موجب بروز مشكلات عديدهاي در صنايع ميشود. نمونههايي از اين ايرادات را ميتوان در صنايع مختلفي مانند رنگ، نساجي، كاغذ، شوينده و ساير صنايع شيميايي مشاهده كرد. كف ميتواند به طور مستقيم در كيفيت محصول نهايي و يا در خود فرايند اختلال ايجاد كند. به عنوان مثال ايرادات ايجاد شده در پوششهاي سطحي، ظاهر نامناسب فيلم رنگ، جلوگيري از ديسپرسيون مناسب رنگدانه، ايجاد اختلال در فرايند پمپ كردن، پر كردن ظروف و كاهش بازده كار در بسياري از فرايندهاي با سرعت بالا از اختلالات ايجاد كف در فرايند ميباشد.
به همين منظور فرايندهاي كفزدايي بسياري توسعه يافتهاند. نخسيتن گروه از اينها فرايندهاي مكانيكي و حرارتي براي از بين بردن كف ميباشد كه اين فرايندها مستلزم صرف هزينه و انرژي زيادي بوده و براي هر فرايند خاصي نياز به بهينه سازي خواهد داشت. روش دوم استفاده از مواد ضدكف ارزان قيمت ميباشد كه به همين دليل تقاضاي بسيار بالايي دارند. اين مواد تاثير مخربي روي فرايند يا محصول نهايي نداشته، در غلظتهاي پايين بسيار موثر بوده و در شرايط بحراني مانند دماهاي بالا، pH بالا و نيروهاي برشي بالا مقاوم بوده و به خوبي عمل مي كنند. همچنين اين مواد سازگاري مناسبي با محيط زيست دارند.
بنابراين ضدكفها اهميت ويژهاي در صنايع داشته و انتخاب ضدكف مناسب براي هر فرايندي بسيار حساس و حائز اهميت است.